هم نیست ڪه دیگر بآشـے یآ نه... مهم نیست ڪه دیگر دوسم دآشته بآشـے یآ نه مهم نیست ڪه دیگر مرآ به خآطر بیآورے یآ نه مهم نیست ڪه دیگر تورآ بآ دیگرے میبینم یآ نه مهم اینست ڪه زمآنے که تنهآ میشوے .... زمــآنـے ڪه دلت گرفت چگونه و با چه رویـے سر به آسماטּ بلند میڪنـے و میگویـے : خدآیا مـטּ ڪه گنآهـے نڪردم ... پس چه شد
میرود ... داد نمیزند که من دارم میروم ... آدمی که رفتنش را داد میزند ؛ نمیخواهد برود ... داد میزند که نگذارند برود ...
بالاخره خواهی فهمید که : همیشه یک ذره حقیقت پشت هر “فقط یه شوخی بود” هست یک کم کنجکاوی پشت “همین طوری پرسیدم” هست قدری احساسات پشت “به من چه اصلا” هست مقداری خرد پشت “چه میدونم” هست و اندکی درد پشت “اشکالی نداره” هست
انسانهای بزرگ دو دل دارند دلی که درد می کشد و پنهان است و دلی که می خندد و آشکار است....
دستشو گرفتم و آوردم پیش خدا گفتم من همینو میخوام...گفت بهتراز اینو واست کنار گذاشتم پامو کوبیدم زمین گفتم من فقط و فقط همینو میخوام آروم زیر لب گفت آخه قولشو به یکی دیگه دادم!... |
About![]()
دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم می اید...... می ماند...... و به تنهاییم پایان می دهد.... امد...... رفت...... و به زندگیم پایان داد.......
مرداد 1393 تير 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 آذر 1392 AuthorsLinks
دخترپسر ایرونی
SpecificLinkDump
ساختن وبلاگ
کاربران آنلاین: بازدیدها :
|